آرمینآرمین، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره

عشق های زندگی مامان نگین و آرمین

نامه مامان به نگین

1391/8/27 9:56
نویسنده : مریم
868 بازدید
اشتراک گذاری

نامه مامان به نگین

سلام دختر همچون ابریشم من. یکی یه دونه مامان.

انشاالله به امید خدا دو روز دیگه داداش می یاد پیشمون برای همین گفتم تا قبل ازبه دنیا اومدن

اون برات نامه ای بنویسم.

وقتی داداش به دنیا می آید مانند دانه ای می ماند که تازه جوانه زده و احتیاج به مراقبت دارد

وقتی یک جوانه سر از دانه بیرون می آورد بسیار شکننده و ضعیف است. در برابر کوچکترین

ناملایمتی کوچکترین باد و یا سرمایی از بین می رود. برای همین احتیاج دارد تا یک باغبان

دلسوز از آن محافظت و مراقبت کند. داداش شما هم همینطور . موجودی بسیار ظریف و حساس

که احتیاج به مواظبت دارد مثل خود شما وقتی که به دنیا آمدید. من و بابایی از شما مواظبت

کردیم و به عبارتی شما را لای پنبه بزرگ کردیم تا الان که  شدی نهالی قوی شما هم هنوز تا

موقعی که به یک درخت تنومند تبدیل شوید راه زیادی دارید و من و بابا هنوز از شما مواظبت

خواهیم کرد .ولی باز از یک جوانه کوچک احتیاج کمتری به مواظبت دارید برای همین اگر من و

بابایی مجبور بودیم بیشتر مواظب داداش باشیم به حساب دوست داشتن بیشتر او نگذار بلکه

به حساب احتیاج بیشتر اون به ما بگذار. هر چه باشد تو اولین ثمره ی زندگی من و بابا هستی و

هیچ چیز و هیچ کس توی این دنیا نمی تواند جای تو را برای ما بگیرد .تو عشق زندگی ما

هستی و ما جوانی خودمان را با تو به اینجا رسانده ایم و هیچ موقع داداش نمی آید جای تو را

بگیرد بلکه او می آید تا زندگی من و تو بابا را کمی شیرین تر کند.

داداش تو این دنیا غیر از تو هیچ همدمی نخواهد داشت تمام زندگی او تو هستی  غمخوار. یار .

دوست ........ و هر انچه فکر کنی

پس همه کس او باش .همه چیز او باش. به او حسادت نکن .حسادت در زندگی نه تنها او را اذیت

می کند بیشتر از این که داداش را اذیت کند به خود تو آسیب می رساند باعث می شود از

زندگیت لذت نبری و لحظات زیبای زندگیت را بدون این که لذتش را ببری طی کنی. پس این

نصیحت را از من بشنو و نه تنها در این مورد بلکه در تمام زندگیت حسادت را از خودت دور کن و

قلب کوچکت را همیشه با محبت دیگران پر کن و به بقیه عشق بورز تا دنیا نیز به تو عشق بورزد

و اون موقع هست که می بینی دنیا چه جای قشنگیست برای زندگی.

داداش را دوست داشته باش تا او هم دوست داشتن را از تو یاد بگیرد و او نیز تو را دوست بدارد

کاری نکن که او حسادت را از شما یاد بگیرد و هیچ گاه هم حرف های دیگران را بدون اینکه

بسنجی و برسی کنی قبول نکن و همیشه روی حرفهایی که دوستانت برایت می زنند کمی فکر

کن .

دوستت دارم و عاشق لحظات با تو بودن هستم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مهسا
28 آبان 91 16:30
حالا که همه دارند نامه می نویسن منم میخوام برا نیکان کوچولو که امروز آخرین روزیه که توی دل مامانشه و مامان نیکان کوچولو و گل ناز خودم" نگین" نامه بنویسم... خیلی دلم می خواد بدونم الان چه احساسی داری وقتی به این فک میکنی که بعد از حدودا 9 ماه قراره از یه فرشته کوچولو که امیدوارم شایستگی داشتن اسم نیکان رو داشته باشه جدا بشی یا اینکه خیلی دوس دارم جای تو باشم نگین. امروز اخرین روز تک فرزندی بودنته امیدوارم نهایت استفاده رو ازش بکنی این روز آخرین روز آزاذ بودنته از فردا یه مسولیت قشنگ و بزرگ داری امیدوارم کاری رو که من توش موفق نبودم رو بتونی به بهترین نحو انجام بدی... حالا تو نیکان کوچولو چند روز قبل از اینکه بفهمیم تو دل مامانتی یا حتی چندروز قبل از بودنت تو دل مامانیت خواب بودنت رو دیدم ناگفته نماند که تو اون خواب دخمل بودی ولی حالا پسر.پس خیلی وقته انتظار دیدن کسی رو میکشم که توی خواب دیدمش... بودنت برای مامان مریمت خیلی مهمه کسی که آرزوی داشتنت رو داشته و خیلی طول کشید تا به آرزوش برسه امیدوارم قدرش رو بدونی میدونم که بهترین مامانه... الان که این به ظاهر نامه رو می نویسم هنوز یک لحظه هم توی این دنیا بودن رو تجربه نکردی . امیدوارم از حالا از ثانیه ثانیه بودنت خوب استفاده کنی.... با آرزوی داشتن آینده ای سرشار از موفقیت و شادی برای تو و خواهر گلت...
مهسا
2 آذر 91 9:43
نیکان کوچولو تولدت مبارک....
اتوسا
7 آذر 91 19:50
سلام مریم جون خیلی زیبا واسه دخملی نوشته بودی کاش درسای منم مثل نگین تو فهمیده بود می فهمید که ما هیچ کس و بیشتر از اونا دوست نداریم الان که دارم واست می نویسم کلی گریه کردم اخه درسا فقط واسه خواب میاد خونه همش خونه مامانم هست اخه خیلی اسیب میرسونه به داداشش